جدول جو
جدول جو

معنی قشلاق صحنه - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاق صحنه
(قِ)
دهی از دهستان چمچمال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان در 12 هزارگزی باختر صحنه و 8 هزارگزی شمال شوسۀ کرمانشاه به همدان. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن سرد و معتدل است. سکنۀ آن 90 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیم و شغل اهالی زراعت است. از صحنه تا نزدیکی آبادی اتومبیل میتوان برد. این ده در دو محل واقع شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ نَ بَ)
دهی از دهستان سیلتان شهرستان بیجار واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری بیجار و 4 هزارگزی شمال شوسۀ بیجار به زنجان. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 240 تن است. آب آن از رود خانه سیدان و چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
دهی از دهستان خدابنده لو از بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان واقع در 11 هزارگزی شمال باختری صحنه و 4 هزارگزی باختر راه مالرو صحنه به سنقر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 382 تن است. آب آن از رود خانه کنگیرشاه و محصول آن غلات دیم، مختصر حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. در سه محل به فاصله 2 هزار الی 3 هزار گزی واقع است و به علیا و سفلی و وسطی مشهور است. سکنۀ علیا 176 و سفلی 61 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا